وکلا و فساد در قوه قضائیه
نامههای یک وکیل جوان به رییس قوه قضائیه:
معاون اول قوه قضائیه از هیچ فرصتی برای حمله و انتقاد به وکلاء نمیگذرد که آخرین آن در سومین همایش سازمان بسیج حقوقدانان بوده است. وی در این همایش اظهار داشته است: «اگر وکالت جریان ناسالمی شود تهدیدی جدی برای نظام دادرسی است و برخی وکلا و کارشناسان این جریان ناسلامت را ایجاد کردهاند و برای رفع این مشکل اصلاح نظام وکلا یکی از سیاستهایی است که به قوه قضائیه ابلاغ شده است». تکرار انتقادهای جناب رئیسی نسبت به وکلاء نشانگر این باور است که از دید جناب رئیسی، جریان ناسالمی از فساد قضایی در درون قوه قضائیه شکل گرفته است که بانی و باعث آن نیز وکلای دادگستری میباشند. شاید کمتر کسی تردیدی در مورد درستی مقدمه اظهارنظر جناب رئیسی در مورد وجود یک جریان ناسالم از فساد قضائی در قوه قضائیه داشته باشد اما این که این جریان ناسالم به دست چه کس یا کسانی به وجود آمده و اسباب و علل شکلگیری آن چه میباشد موضوعی است که نیازمند بحث و بررسی علمی و دقیقتر دارد. معرفی وکلاء به عنوان باعث و بانی فساد قضایی یک نوع فرار به جلو و نادیده گرفتن نقش و تأثیر سایر عوامل مهم و تأثیرگذار از جمله شایستهسالاری، اصل حاکمیت قانون، فرایند رسیدگی به تخلفات انتظامی قضات، استقلال قوه قضائیه و … میباشد. از نظر اینجانب، فساد در قوه قضائیه با نقض بیطرفی آغاز میشود. فرقی هم نمیکند که نقض بیطرفی نسبت به یک قاتل زنجیرهای و یا یک مخالف سیاسی باشد و بیطرفی در قوه قضائیه نقض نمیگردد مگر این که اولن، شایستهسالاری در قوه مزبور حاکم نبوده و دومن، قوه مزبور به اصل حاکمیت قانون پایبند نباشد و سومن، استقلال قضایی در قوه مزبور کمرنگ باشد و امکان تظلمخواهی کارآمد از عملکرد غیر بیطرفانه قضات فراهم نباشد. نقض بیطرفی در قوه قضائیه دروازه فساد است و بستر رشد افراد فاسد. تردیدی هم نیست که برخی از وکلاء در این بستر رشد و نمو میکنند که «چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا»، اما وکلاء جزیی از جریان فساد در قوه قضائیه و نه مهمترین جزء آن میباشند. اگر همه وکلاء هم فاسد باشند اگر در درون قوه قضائیه یار و همراهی نداشته باشند، ره به جایی نبرده و دست از پا درازتر باز میگردند اما واقعیت چنین نیست و فساد در قوه قضائیه لانه کرده و به تعبیر جناب رئیس به یک جریان تبدیل شده است. نیک روشن است که آسیبشناسیهای جانبدارانه و غیر بیطرفانه از علل و اسباب شکلگیری فساد در قوه قضائیه و انداختن توپ فساد قضایی در زمین وکلاء و تلاش برای خاموش کردن صدای وکلای مستقل و آزاد و از بین بردن استقلال کانون وکلاء به بهانه مبارزه با فساد قضایی تنها کانون قابل اعتماد برای اصلاح قوه قضائیه را از بین خواهد برد و از ویرانه قوه قضائیه به تعبیر جناب شاهرودی ویرانهتر خواهد ساخت. خوب است جناب رئیسی که اکنون بیش از یک دهه است که مقام معاون اولی قوه قضائیه را در دست دارد اعلام نماید که در این مدت طولانی چه برنامهها و اقدامهایی را برای مبارزه با فساد قضایی در قوه قضائیه دنبال نموده و نتیجه این برنامهها و اقدامها چه بوده است؟ آیا اساسن برنامهای برای مبارزه با فساد قضایی در درون قوه قضائیه وجود داشته است که حال بخواهد در تکمیل آن برنامه یا برنامهها، اصلاح نظام وکلاء دنبال شود؟!!!
- ۹۲/۰۹/۲۹